كتاب «به قول مردم گفتنی» نوشته جواد مجابی به تازگی توسط نشر چشمه منتشر و راهی بازار نشر شد.
به گزارش خبرنگار مهر، كتاب طنز «به قول مردم گفتنی (چند و چونی خندستانی)» نوشته جواد مجابی بهتازگی توسط نشر چشمه منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینكتاب بیست و چهارمین عنوان «طنز» است كه اینناشر چاپ میكند.
جواد مجابی شاعر و نویسنده در اینكتاب به فرهنگ عامه و ادبیات كوچه و بازار پرداخته و كاربرد ضربالمثلها در زبان مردم را بررسی كرده است. این پژوهشگر در مطالب «اشاره نسبتاً مهم» و «سوم شخص و راوی نامرئی» كه در حكم مقدمه كتاب هستند، به بیان توضیحاتی درباره فرهنگ زبانی مردم و اهدافش از نوشتن كتاب پرداخته است.
عناوین كتاب «به قول مردم گفتنی»، بهترتیب عبارتاند از:
اشاره نسبتاً مهم، سومشخص و راوی نامرئی، جون شما جون خونه علیالخصوص صندوقخونه، سالمندان همدیگر را جر میدهند، اینش رو اونش افتاده، كجخلقی اولصبحی، روزان روزش…، در این تیمارخانه، الدرمبلدرم الكی، حالی بیقالومقال، خلایق هرچی لایق، احوال آنان و شرب الیهودشان!، تو این مزار كسی نیس، به قول مردمی گفتنی، حكایات راوی نامرئی، از حكایات متفرقه، این آب و نان چرخ، تتمه.
مجابی میگوید دو روایت اول كتابش به قول لاتها اورجینال هستند و عیناً از مثلهای مردمی ساخته شدهاند. 9 روایت بعدی هم را هم كنار مثلهای مردمی به قیاس ضربالمثلهای خوانده و شنیده، بازسازی كرده است. باقی مطالب هم یا تفسیر و تعبیر او از مثلهای مردمی هستند و یا حكایتهای طنزآمیزی كه الهامگرفته از ادبیات عامه هستند.
مولف كتاب در ابتدای آن گفته ضربالمثلها، بهترین صورت زبانی مردم را آشكار میكنند. فردی در پی تبلور تجربهای یا افزودن به حكمت عامیانه، حاصل تامل خود و پیشینیان را در باب زیست_مرگ، در عبارتی و تعبیری، خلاصه میكند. این تمثیلِ كوتاه اگر مقبول طبع مردم و جامعه قرار گیرد، طی سالها توسط افراد بیشماری تراش و صیقل میخورد تا به شكل نهاییاش درآید و بهعنوان دستاورد تجربی و خرد جمعی بر زبان همگان جاری شود و در محاورات روزمره كاربرد داشته باشد.
در قسمتی از اینكتاب میخوانیم:
«هم دزد مینالد هم كاروان.» برای فهم این مطلب چند فرض میتوان كرد. یكی آنكه دزد هنوز توی كاروان است كه راوی ناله هر دو را همزمان شنیده است. فرض دیگر اینكه دزد چیزی گیرش نیامده و فرار كرده و جایی دور (مثلاً آن طرف مرزها) از بدشانسی خود مینالد و كاروان هم كه چیزی نباخته داد و فریاد بیخودی راه انداخته كه از بیمه خسارتی بطلبد. دزدِ بیچاره «آش نخورده دهان سوخته»، دستكم میخواهد به بیمهگر هشداری بدهد. فرض دیگری متحمل است كه قرار بوده توطئهگرانه بین كاروان و دزد محترم، مقداری پول اینطرف و آنطرف بشود (از قبیل عملیات پولشویی) و در این كار هر دو دبه كردهاند و هر دو به یك میزان از تدلیس به فغان آمدهاند. اما اینفرضِ آخر كه دزد و كاروان هر دو برای فریب تماشاگران محترم آهوفغان راه انداختهاند بهكلی مردود است چون چشموگوشِ تماشاگرانِ مارگزیده از این صحنهسازیها و افشاگریها پُر است و كاروان دزدمنش و دزدان بینیاز از كاروان را خوب میشناختهاند.
اینكتاب با 117 صفحه، شمارگان 500 نسخه و قیمت 22 هزار تومان منتشر شده است.